همزمان با دومین جشنواره اقوام و عشایر ایران زمین
نکوداشت شاعر و ادیب معاصر "میرزا بیضاء جونقانی" در فارسان برگزار می شود
مراسم نکوداشت شاعر و ادیب معاصر "میرزا بیضاء جونقانی" در همایش فرهنگ و هنر و ادب اقوام ایران زمین در فارسان چهارمحال و بختیاری برگزار می شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان امور عشایر ایران، همزمان با برگزاری دومین جشنواره اقوام و عشایر ایران زمین در فارسان چهارمحال و بختیاری، مراسم نکوداشت شاعر و ادیب معاصر "میرزا بیضا جونقانی" در همایش فرهنگ و هنر و ادب اقوام ایران زمین برگزار می شود.
میرزا قاسم متخلّص به "بیضاء" از ادبا و شاعران سرشناس معاصر ایران در نیمه دوم قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم شمسی در چهارمحال و بختیاری بود که در شهر جونقان در ناحیه میزدج می زیسته و در اصفهان و چهارمحال به میرزا بیضاء مشهور بوده است.
میرزا قاسم خان بیضاء، فرزند کوچک و یکی از چهار پسر محمدتقی سلطان جونقانی چهارمحالی است. پدرش از افواج ناصری بود و بعدها ترقی کرده رئیس شهر جونقان شد. مادر وی نیز از خاندان معینالتجار بهبهان بود. براداران بیضاء در ارتش قاجار مشغول خدمت بودند که برادر ارشد در جنگ با قوای روسیه تزاری کشته میشود.
میرزا بیضاء تحصیلات خود را در مکاتب آن زمان محل شروع و در حد بلوغ به خدمت سربازی داخل فوج چهارمحال گردیده که مندرجاً ریاست و نیابت فوج چهارمحال از افواج دوره ناصری به رمضانعلی خان سرهنگ برادر ارشد او واگذار و بیضاء نیز در نتیجه کوشش در امور نظامی به خصوص چون در تیراندازی ماهر بود تحت رتبه و درجهای در قشون به ترقیاتی از جمله درجه بیگزادگی در قشون نایل گردید.
ورود بیضاء به محیط نظامی راه وصول وی به عالم شاعری است، زیرا که انجام خدمات سربازی و از مکانی به مکان دیگر رفتن، همچنین ملاقات با اشخاص مختلف و سیر مناظر دلربا و احساسات رقیقه شاعرانه که جبلی و طبیعی او بود افکار وی را به طرف تعالی سوق داد و برای او راه علم معنی را باز کرد.
در ایام جوانی هنگامی که در شهرهای اصفهان، شیراز و بهبهان به انجام خدمات مرجوعه مشغول بوده در تمام محافل و مجامع ادبی شرکت و با غالب فضلا و شعرا و عرفا و دراویش زمان خود مجالست و معاشرت مینموده و در نتیجه بروز احساسات شاعرانه قدم به وادی تصوّف و تخیّلات عرفانی گذارده و از مقام شاعری قدم فراتر گذاشته و پویای طریقت و جویای حقیقت گردید و به قول عرفا شعله شوق دامنگیرش گشت و به یکی از عرفای نعمتاللهی ارادت ورزید و با تهذیب نفس و تزکیه باطن از مجاز به حقیقت پیوست و از کارهای سربازی و مشاغل دیگر کنارهجویی و در حالت فقر و درویشی سالک طریق سیاحت و سیر بلاد گردید و از اصفهان به تهران عزیمت و مدّتی در آن جا اقامت نمود.
پس از چندی به آذربایجان عزیمت و در تبریز توسط محمدحسینخان سپهدار بختیاری به حضور مظفرالدّینشاه که در آن زمان ولایتعهد و مقیم تبریز بود معرفی و مشمول مراحم سلطانی گردید.
مظفرالدّینشاه در ضمن دستخطی مبنی بر اظهار مراحم به او وعده لقب تاجالشعرایی و انعامات وافره پس از رسیدن به سلطنت) می دهد.
بعد از مدتی اقامت در تبریز که زندگی وی در آن جا نیز خوب بود ولی به علّت غربت دلتنگ میشود به اصفهان مراجعت میکند و از اواسط تا اواخر عمر یا در اصفهان یا در چهارمحال مقیم بوده و اوقات را به مصاحبت با ارباب فضل و اهل ذوق میگذرانیده است.
وی مخصوصاً در زمان حکمرانی شاهزاده ظلالسلطان مسعود میرزا اوقاتی را مقیم اصفهان و با شعرای آن جا مأنوس گشته و گاهی نیز به مقتضای زمان در انجمن ادبی اصفهان با شعرا و سرایندگان آن عصر به مناظره میپرداخت.
تخصص میرزا بیضاء در سرودن غزل است و حال آن که قصاید و قطعات و ترجیحات و رباعیات و مراثی را نیز استادانه و با کمال مهارت ساخته و پرداخته است و میتوان لفظ شاعر تمام عیار را به او اطلاق کرد، منتهی چون حسن قریحه و لطف کلام او در غزل از انواع اشعار او جالبتر است به این جهت او را غزلسرا و استاد این فن شناختهاند.
پس از آن به زادگاه خود جونقان مراجعت و در آن جا بیشتر با خوانین بختیاری معاشرت و مجالست داشته، مخصوصاً حسینقلیخان ایلخانی که پس از فوت او در خدمت حاج ابراهیمخان ضرغامالسلطنه بختیاری بوده و سالها در فرادنبه سمت منادمت او را داشته است.
مرحوم میرزا بیضاء علاوه بر دیوان اشعارش که به زبان فارسی سروده شده اشعاری نیز به زبان ترکی دارد. تکیهگاه ذوق و احساسات بیضاء در اغلب موارد رموز دلفریب عشق و طبیعت و نکات دقیقه اخلاقی است. سبک اشعارش خراسانی یا ترکستانی صِرف و در عین حال در دیوان او گاهی اندیشههای باریک با عمق عرفانی دیده میشود.
دربارهی شرح زندگانی و وضعیت او در آخر عمر و ذکاوت فوقالعاده و قیافه و تاریخ فوتش نوشتهاند بیضاء زمانی که از تجرد مبل به تأهل نمود و به حکم احتیاج وارد زندگانی اجتماعی شد ناچار گردید قسمت آخر عمر خود را در چهارمحال مقیم و به وسیله زراعت زندگانی خود را اداره نماید.
با شعرای معاصر همولایتی خود از قبیل عمان سامانی و دهقان سامانی و دفتری بروجنی غالباً معاشر و مصاحب بوده و تقریبا روزگار آخر عمرش به خوبی طی شد. بیضاء شخصی متوسطالقامه، لاغر اندام و سیه چهره بود و از ذکاوت و هوش فوقالعاده او حکایتها میکنند. مثلاً وقتی که در راه بین اصفهان و شیراز قسمت مهمی از اشعار او مفقود گردید و این برای حیات یک شاعر لطمه بزرگی است، اما حافظه تند بیضاء به زودی جبران ضرر و زیان وارد آمده را نمود یعنی کلیه اشعار مفقود شده را مجدداً بیت به بیت بر صفحه کاغذ آورد. پس از چندی اشعار مفقود شده که بالغ بر سه تا چهار هزار بیت بود پیدا شد و توسط یکی از دوستان به بیضاء رسید. پس از مقابله نسخ دوگانه به تحقیق پیوست که کلمهای از نسخه مفقود شده در نسخه ثانوی فوت نشده است و این دلیل بر منت های حافظه و حدّت ذکاوت اوست.
چون در محل سکونت او زبان لری و ترکی نیز متداول بود، بیضاء گذشته از اشعار فارسی، به زبان ترکی و لری نیز مهارت نشان داده و بعضی اوقات غزلی به زبان ترکی یا لری میسرود.
میرزا بیضاء دیوان شیخ سعدی را از بر داشت و به علاوه اشعار زیادی از استادان و متقدمین و متوسطین و متأخرین دانش فن شعر یعنی عروض و قافیه و بدیع و معانی زحماتی کشیده و تتبعاتی داشت.
وفات بیضاء سنه یک هزار و سیصدو ده یا بیست و هشت هجری قمری در سن شصت یا هفتادو هشت سالگی اتفاق افتاد و در قبرستان جونقان مدفون گردید که رحمت خدا بر او باد.
- تاریخ درج خبر : پنج شنبه ٢٢ شهريور ١٤٠٣ - ١٣:٤٥
- /
- ارسال به دوست
- نسخه چاپي
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |