پنل ارسال خبر
نسخه چاپی

کوچ عشایر:

عبارت است از جابجایی و حرکت افراد و خانوارهای عشایری بین قلمروهای ییلاقی (سردسیر) و قشلاقی (گرمسیر) که با هدف دسترسی به علوفه مرتعی تازه برای تعلیف احشام و اهتراز از گرما و سرمای شدید انجام می‌گیرد. کوچ عشایر معمولاً با شرکت همه افراد خانوار، بار و بنه و سرپناه قابل حمل در قالب رده‌های ایلی و یا امروزه به صورت انفرادی و تک‌خانواری صورت می‌گیرد. کوتاه و بلند بودن مسیرکوچ، تغییری در مفهوم کوچ به وجود نمی‌آورد.


مسیر کوچ:

مسیر کوچ به خط سیر حرکت و جابجایی عشایر کوچنده از ییلاق به قشلاق و بالعکس اطلاق می‌شود. به مسیرهای سنتی کوچ عشایر «ایلراه» گفته می‌شود.


زیست‌بوم عشایری:

محدوده‌ای از سرزمین و قلمرو رده‌های ایلی عشایر است که علی‌الاصول شامل ییلاق، قشلاق و مسیر بین این دو (میان‌بند) می شود.


ییلاق یا سردسیر:

به محدوده زیستی و قلمرو جغرافیایی گفته می‌شود که عشایر تمام و یا قسمتی از فصول بهار و تابستان را در آن می‌گذرانند. در بین برخی از عشایر به ییلاق، سرحد نیز گفته می‌شود.


قشلاق یا گرمسیر:

به محدوده زیستی و قلمرو جغرافیایی گفته می‌شود که افراد و خانوارهای عشایری تمام یا قسمتی از فصول پاییز و زمستان را در آنجا سپری می‌کنند.


میان‌بند:

به مناطق بین قلمرو‌های ییلاقی و قشلاقی عشایر اطلاق می‌شود. مسیرهای عبور عشایر (ایلراه‌ها) و اتراقگاه‌های موقت بین راهی در میان‌بند قرار دارد. همچنین متناسب با فصل یا دوره کوچ، میان‌بند دارای مراتع بهارگه چر یا بهارچر و پاییزچر بوده است.


ایل:

اتحادیه ای سیاسی متشکل از تیره ها و طوایف عشایری است که به اتکای وابستگی‌های خویشاوندی (نسبی، سببی و آرمانی) و یا در برهه زمانی خاص، بنا به مصالح و ضرورت‌های سیاسی و اجتماعی با هم متحد شده و تشکیل یک ایل را می‌دهند. معمولاً ایلات دارای سرزمین و قلمرو ایلی خاص خود بوده و تحت رهبری و مدیریت شخصی با سمت ایلخان یا ایل بیگ اداره می‌شدند.


طایفه:

عبارت از یک واحد اجتماعی ـ سیاسی متشکل از چند تیره است و در سلسله مراتب رده‌های ایلی، مهمترین و مشخص‌ترین رده به شمار می‌رود. در سلسله مراتب سازمان اجتماعی عشایر ایران، اکثر طوایف بین ایل و تیره قرار می‌گیرند اما طوایفی نیز وجود دارند که به هیچ ایلی وابسته نیستند که طایفه مستقل نامیده می‌شوند.


تیره:

در ساختار اجتماعی عشایر ایران، تیره از مجموع چند رده کوچک‌تر (مانند تش، بُنکو، گوبک، دودمان و ...) تشکیل می‌شود که عمدتاً بعد از طایفه قرار دارد و رکن اصلی طایفه و ایل محسوب می‌شود. اساس تیره مبتنی بر پیوندهای خویشاوندی واقعی و اصل و نسبی از خط صلبی (پدری) است که همبستگی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و دفاع از منافع افراد عضو را بر عهده دارد.


عشاير نيمه کوچنده:

به خانوارهاي عشايري گفته مي‌شود که حداقل در يکي از قطب‌هاي استقرار (ييلاق، قشلاق و يا ميان‌بند) داراي سکونت‌گاه ثابت بوده و همواره تعدادي از اعضاي خانوار در آنجا سکونت دارند.


عشاير رمه‌گردان:

به خانوارهاي عشايري گفته مي‌شود که اکثر اعضاي خانواده در يک نقطه يا مکان (در داخل قلمرو ايلي و يا خارج از آن) سکونت ثابت اختيار کرده و در کوچ شرکت نمي‌کنند. در شيوه کوچ رمه‌گرداني، دام‌ها به همراه چوپان و تعدادي از افراد ذکور خانواده جابجا شده و کوچ داده مي‌شوند.


عشاير اسکان يافته:

خانوارهاي عشايري که تمامي اعضاي آن در يک مکان، سکونت ثابت اختيار کرده و کوچ نمي‌کنند اما با توجه به حفظ برخي مناسبات اقتصادي (مالکيت و حقوق بهره‌برداري از مراتع و منابع قلمرو) و فرهنگي و اجتماعي (احساس تعلق به ايل و عشيره) خود را عضو ايل، طايفه و ... تلقي مي‌کنند.


ساماندهي عشاير:

ساز و کارهايي که از طريق تامين معيشت و امنيت اقتصادي و همچنين ارتقاي شاخص‌هاي توسعه انساني جامعه عشایری ـ در حد ميانگين جامعه روستايي ـ در دو بخش اسکان و ساماندهي کوچ صورت مي‌گيرد.


ساماندهي کوچ:

ارائه خدمات حين کوچ و ايجاد زيرساخت‌ها و تاسيسات لازم و مناسب در مسير کوچ و در اتراقگاه‌ها به منظور تامين نيازهاي عشاير و تسهيل در کوچ ساماندهی به کوچ اطلاق می شود.


كانون اسكان عشاير:

به محدوده‌اي از زيست‌بوم اطلاق مي‌شود كه بر اساس مطالعات سازمان امور عشاير ایران داراي منابع، امكانات و استعدادهاي لازم براي ايجاد اشتغال و اسكان عشاير باشد. اين كانون‌ها به عنوان يكي از واحدهاي برنامه‌ريزي براي ساماندهي عشاير، به دو نوع كانون توسعه اسکان هدايتي (برنامه‌ريزي شده) و كانون‌های توسعه اسكان خودجوش تقسيم مي‌شوند.

در کانون‌های هدایتی، سازمان امور عشاير ایران از مكان‌يابي كانون تا شناسايي خانوارهاي داوطلب اسكان، تامين و تجهيز كانون‌ها، مطالعات اجمالي، نيمه تفصيلي و تفصيلي نقش فعالي دارد و  اين كانون‌ها با هدايت دستگاه‌هاي دولتي شكل مي‌گيرند.

در كانون‌های خودجوش یا حمایت‌شده، خود عشاير با توجه به وجود زمينه‌هايي از جمله داشتن زمين، ارتباطات خويشاوندي و ... داوطلب اسكان بوده و اسكان يافته‌اند. دامنه حضور دولت در اين كانون‌ها به گونه‌اي است كه عمدتاً نقش حمايتي دارد و عمده فعاليت‌ها با مشاركت خود عشایر صورت مي‌گيرد.


حمايت از عشاير داوطلب اسکان:

ارائه خدمات و اقدامات براي اسکان عشاير داوطلب که موجب حفظ، بهبود و توسعه فعاليت‌هاي اقتصادي و اجتماعي خصوصاً ايجاد اشتغال (کار مولد) و احداث حداقل تاسيسات زيربنايي لازم و مسکن مناسب براي عشاير شده به گونه‌اي که منجر به کاهش درآمد عشاير اسکان يافته نسبت به قبل از اسکان نشود.


سامانه عرفي عشاير:

به محدوده‌اي از اراضي مرتعي اطلاق مي‌شود که از گذشته مورد بهره‌برداري تعداد مشخصي از خانوارهاي عشاير قرار گرفته و عرفاً داراي حق بهره‌برداري از آن هستند.


سامانه عشايري:

به محدوده‌اي که در برگيرنده چند سامان عرفي باشد گفته مي‌شود. گنجايش مطلوب هر سامانه حدود 50 خانوار و حداقل آن در شرايط استثنايي 20 خانوار است که اين ظرفيت، امکان برنامه‌ريزي سامانه را همانند برنامه‌ريزي در واحد جغرافيايي مثل حوضه آبريز و واحدهاي تقسيمات سياسي مثل روستا مهيا مي کند.