پنل ارسال خبر
نسخه چاپی

پوشش عشایر ایل بختیاری:

در عشایر بختیاری، مقوله لباس و پوشش بسیار مهم و قابل بررسی است. رنگ، طراحی، تزئینات و هنرها، هماهنگی و تناسب با محیط، سن افراد و با محفل و مجلس از نكته های مهم استفاده از این عنصر فرهنگی در عشایر بختیاری است. می توان گفت لباس در فرهنگ بختیاری ها بسته به مناطق سردسیر و گرمسیر یا هم جواری با دیگر نواحی تغییر می کند.

تنوع لباس در مناطق بختیاری نشین متفاوت است. در منطقه كوهرنگ، زنان از لباس هایی استفاده می كنند كه مختص به همین منطقه است در حالی كه در مناطق بختیاری نشین لردگان و اردل از لباس هایی استفاده می شود كه از نظر طراحی و دوخت، به لباس بویر احمدی ها و قشقایی ها نزدیك تر است.

این عوامل می تواند ریشه های مختلفی داشته باشد؛ برخی مهاجرت ها و همسایگی ها می تواند بر پوشش هر منطقه اثر بگذارد. تنوع پوشاك، برگرفته از تنوع جغرافیایی و محیطی است. حتی سلایق هنری و علایق اجتماعی ـ فرهنگی هم در آن تاثیر گذار است. شاید در گذشته های نه چندان دور، لباس زنان بختیاری یكسان بوده باشد ولی به مرور، این تفاوت و تنوع بوجود آمده است. حتی در تزئینات لباس مثل تزئینات لچك، بند سیزن، كلیچه، مینا و دیگر بخش های یك لباس كامل می توان خلاقیت و الهام از طبیعت كوهستانی، سرسبزی و طراوت و طلوع خورشید در روز و شب های پر ستاره آن را دید.

در دیرینگی و قدمت این لباس و مقایسه آن با سایر اقوام ایرانی مشاهده می شود كه این لباس شباهت بسیاری با دیگر اقوام ایرانی دارد. مهرزاد قنبری سردار اکبری، در خصوص تاریخچه و منشأ لباس مردان بختیاری می گوید: «جامه مردان بختیاری، اصیل ترین نوع پوششی است که پیشینه آن به دوران باستانی ایران باز می‌گردد.»

پوشش مردان بختیاری:

به طور کلی پوشش مردان بختیاری بیش از دو هزار و هفتصد سال قدمت دارد که این بیانگر آن است که بختیاریان همان طور که زبان، نژاد و فرهنگ خود را از اختلاط و دست اندازی مصون داشته اند، پوشش و لباس خود را نیز محفوظ و اصیل نگاه داشته‌اند.

سرپوش مردان بختیاری:

 سرپوش، کلاهی نمدی است به رنگ‌های مشکی، قهوه‌ای روشن و تیره و سفید که به آن کلاه خسروی هم گفته می‌شود. در ابتدا خوانین کلاه سفید رنگ خسروی بر سر می‌گذاشتند اما بعد از سیاست تخت قاپوی رضاشاه، آنان از پوشیدن لباس بختیاری منع شدند. به همین دلیل به مرور زمان، کلاه سفید جای خود را به کلاه سیاه مردم عادی داد. امروزه کودکان، کلاه سفید خسروی بر سر می‌گذارند.

کلاه خسروی همانطور که از نامش پیداست، طرحش از کلاه خسروان، پادشاهان ساسانی است که این خود نشان دهنده قدمت تاریخی فرهنگ منطقه است. این کلاه، نخستین بار در نقوش حجاری شده در کاخ‌های تخت جمشید دیده شده ‌است که سربازان و بزرگان مادی بر سر می‌گذاشتند و نیز در نقوش بازمانده از عهد باستان (حجاری‌های تنگ چوگان کازرون و مرودشت و نقش رستم فارس)، کلاهی با همین مشخصات بر سر بزرگان نمایان است.

 چوقا (چوخا):

در ابتدا مردان بختیاری بالاپوشی به نام قـَبا داشتند که از کنار چاک داشت و همین طور از آستینهای فراخی برخوردار بود، اما بعد از منع لباس توسط رضاشاه، بالا پوشی بنام چوقا که راعیت آن را می‌پوشید، متداول شد که دست باف زنان عشایر است. چوقا از پشم بز به دو رنگ سیاه و سفید تهیه می‌شود و خاصیت ضد باران دارد؛ گرما را در زمستان نگه‌ می‌دارد و در تابستان، رطوبت و خنکی را حفظ می‌کند.

 

نقش‌های چوقا، ستون‌هایی کوتاه و بلند هستند و طرح این ستون‌ها را از ساختمان‌های دوره هخامنشی می‌دانند. در مورد خطوط چوقا وجه تسمیه های متفاوتی رایج است. برخی می گویند که از روی مقبره کوروش تقلید شده است. خطوط چوقا به طوری است که خط های سفید، نماد سپنتا مینو (فرشته نیک) از پایین به بالا می آیند و خطوط سیاه، نماد انگره مینو (اهریمن) از بالا به پایین می آیند و بیانگر پیروزی نهایی خوبی ها بر بدی هاست. برخی دیگر به علت استفاده از دو رنگ سفید و مشکی در آن، مقدس بودن این لباس و استفاده از آن در مراسم خاص و مذهبی را مطرح کرده اند. دو رنگ متضاد سفید و مشکی می تواند نماد و نمودی از حدیث مکرر خیر و شر، خوب و بد و ... باشد. عده ای هم معتقدند نقوش هندسی روی چوقا به نقوش شاخ قوچ شباهت دارد که نشان دهنده قدرت، رهبری و صلابت است.

 

بر اساس تحقیقات جدید، نقوشی که در پس و پیش آن ترسیم شده است، الهام گرفته شده از زیگوارات چغازنبیل است که در واقع نام چوقا، از واژه چغازنبیل گرفته شده‌ است. این ردای بلند، اولین بار مورد استفاده مادها قرار گرفت (که تصاویر آن بر گور دخمه‌های مادی موجود است). همچنین در بعضی از حجاریهای عهد ساسانی بر تن بزرگان دیده می‌شود. قبا برگرفته از طراحی اشکانی است.

 چوقا نه پوششی سفید است و نه سیاه، بلکه پوششی است با دو رنگ سیاه و سفید. معمولاً بلندی چوقا باید به حدی باشد که تا زیر زانو برسد. نقشِ چوقا همواره دارای شکلی ثابت است و در آن خطوط سیاه به صورت عمودی وارد خطوط سفید می‌شوند. درباره چراییِ نگاره این بالاپوش چند نظریه وجود دارد اما هنوز پیشنهاد همه پسندی درباره خاستگاه یا مضمون این نقش از سوی صاحب نظران انجام نشده‌است. ترکیب رنگ‌های دیگر چوقا، کرم - آبی، کرم - سرمه‌ای و یا کرم - قهوه‌ای است. آستین کوتاه چوقا بیشتر حالت نمایشی دارد و به عنوان جیب نیز می‌توان از آن استفاده کرد.

در شمال شرقی دزفول دهی به نام لیوس (دزفول) وجود دارد که چوقاهای بافته شده در آن بتدریج به «چوقا لیویسی یا لیواسی» مرسوم شدند و بر همین اساس به این بالاپوش، چوقالیوسی هم می‌گویند. تاریخ بافت این پوشش کمتر از صد سال است.

برای بافت چوقا از دارِ خوابیده استفاده می‌کنند و تکنیک بافت آن نیز مانند تکنیک گلیم بافی است با این تفاوت که خیلی ریز بافت تر است و تار و پود نازک دارد. طول پارچه مخصوص چوقا، ۲٫۵ الی ۳٫۵ متر و عرض آن ۵۰ الی ۷۰ سانتیمتر است و با تاری از جنس پنبه (گاه پشم) و پود پشمی بافته می‌شود. قطعات را پس از بافتن به اندازه لازم می‌برند و کنار هم می‌دوزند. پشم به کار رفته باید کیفیت بالایی داشته باشد.

 چوقا را بصورت نواری به عرض ۵۰ سانتیمتر و بلندی حدود ۵/۲ متر می‌بافند. این نوار از دو قسمت مساوی و متفاوت تشکیل می‌شود. بافت آن ساده ‌است و در طول آن، نوارهایی به عرض یک سانتیمتر با بافت یک ردیف نازک نخ مشکی جدا می‌شوند. در یک قسمت، همین بافت ساده که راه راه است، ادامه می‌یابد و در قسمت دیگر، نقش پله‌ای که رنگ آن مشکی است بافته می‌شود. مدت زمان لازم برای بافت یک قطعه چوقا حدود ۲۰ روز است. پس از بافت چوقا، آن قسمت را که بافت ساده دارد برای پایین تنه و قسمتی را که دارای نقش پله‌ای مشکی است برای بالاتنه بکار برده و آن را می‌دوزند. پود چوقا از خامه پشمی است که توسط زنان ایل و بوسیله پره ریسیده می‌شود و تار آن از نخ پنبه‌ای بسیار ظریف است که از بازار خریداری می‌شود. بختیاری (چهارمحال و بختیاری و خوزستان و غرب استان اصفهان) این پوشش را بر تن می‌کنند. گفته می شود طرح چوقا بر گرفته از معبد چغازنبیل، بزرگترین معبد عیلامیان است.

 چوقا در کلیه فصول سال مورد استفاده قرار می‌گیرد. هنگامی که هوا سرد باشد چوقا را با بستن شالی در کمر به دور آن به بدن محکم می‌بندند تا باد و سرما در آن نفوذ نکند. بافت چوقا به علت متراکم بودن و پشمی بودن آن تا حدودی مانع نفوذ باران می‌شود. هنگام گرما و یا در حال کوه پیمایی، دامن چوقا را از پایین تا کرده به کمر یا شانه حائل می‌کنند تا دامن آن دست و پای فرد را نگیرد. این پوشش فقط مخصوص مردان است. مردان در تابستان در زیر چوقا پیراهن و در زمستان کت می‌پوشند.

شلوار بختیاری (دبیت):

مردان بختیاری ها برای پوشش پایین تنه از شلواری به رنگ مشکی استفاده می کنند که شلواری گشاد و بسیار آزاد است. در این سالهای اخیر به دلیل استفاده از محصولات پارچه‌ای کارخانه دبیت منچستر انگلستان، به آن شلوار دبیت نیز گفته می‌شود. از نوع این شلوار نیز بر نقوش باقی‌مانده از بابک، پدر اردشیر ساسانی مشاهده شده ‌است (واقع در مرو دشت فارس) که مشخصات آن با شلوار بختیاری منطبق است. از مجسمه برنزی که در ایذه مالمیر بختیاری کشف شده است (مجسمه مردشمی در موزه ایران باستان،همان مجسمه بلندقامت که یک دست ندارد)، چنین به‌ نظر می‌رسد که این شلوار نیز از البسهٔ دوران اشکانی باشد.

گیوه یا کفش بختیاری:

پوشش پا گیوه ‌است که در تابستان رطوبت و خنکی را حفظ می‌کند و در زمستان گرما را نگه می‌دارد. بر تصاویر بازمانده از پادشاهان هخامنشی، این نوع کفش بر پای پادشاهان پارسی نمایان است.

پوشش مردان بختیاری، موزه فلک‌الافلاک، خرم‌آباد

 

 برای بافت یک چوقای متوسط، حدود یک کیلو گرم نخ پنبه‌ای (پود) ویک کیلو خامه پشمی بکار می‌رود. ارزش و مرغوبیت چوقا بسته به منزلت اجتماعی افراد ایل متفاوت است. بهترین نوع چوقا نوعی است که در طایفه بهدار وند در تش کیارسی بافته شده وبه چوقا «کیارسی» معروف است. بعد از آن، چوقای «موری» که در طایفه موری بافته می‌شود شهرت دارد. قیمت این پوشش بستگی به خوش بافت بودن آن دارد.

پوشش زنان بختیاری:

لباس زنان بختیاری از لباس های کهن ایرانی محسوب می شده است. بسیاری گفته اند که این لباس به لباس دوران هخامنشی بر می گردد. اما برخی آن را به دوران ساسانی نسبت می دهند. در هر صورت، این لباس لباس کهنی همچو چوقا است. عده ای می گویند لباس شاهزاده های زن هم بدین صورت بوده و بخش هایی از لباس سوخته ای همچو لباس زنان اقوام ایرانی به ویژه زنان شیرازی و بختیاری همراه با تکه ای از پرده ای سوخته در تخت جمشید یا همان پارسه پیدا شده است.

رنگ لباس زنان بختیاری، الهام گرفته از طبیعت است. زنان و دختران جوان در رخت‌های خود از رنگ‌های روشن استفاده می‌کنند و رنگ لباس خانم‌های مسن به دلیل احترام به سن و سال آن‌ها، تیره ‌است.

 لچک:

لچک، کلاهی است که زیر مینا استفاده و با انواع سکه‌های قدیمی، مروارید، سنگ و پولک تزیین می‌شود و انواع گوناگون دارد؛ سیخکی، ریالی و صدف که رایج‌ترین آن ریالی است که از سکه‌های قدیمی استفاده می‌شود.

  مینا:

مینا، روسری از جنس حریر و ابعاد بسیار زیاد به شکل مستطیل است که به‌صورت بسیار ویژه‌ای به سر می‌کنند. مینا را با سنجاق محکم توسط بندی از یک‌سوی لچک به‌سوی دیگر آن از پشت سر می‌آویزند که به آن سیزن گفته می‌شود و بعد موهای جلوی سر را تاب می‌دهند و از زیر لچک بیرون می‌آورند و در پشت مینا پنهان می‌کنند وآن موها را ترنه می‌نامند و با مهره‌هایی با رنگ‌های گوناگون آن را تزئین می‌کنند که جلوه‌ای خاص به زیبایی مینا می‌دهد.

جومه یا جوه:

تن‌پوش زنان بختیاری پیراهنی است به نام جومه یا جوه. این پیراهن معمولاً دو چاک در اطراف کمر دارد و تا پایین کمر می‌رسد و زیر آن دامن بسیار پرچینی به نام شولارقری می‌پوشند که برای تهیه آن، گاه از ۸ تا ۱۰ متر پارچه استفاده می‌شود.

جلیقه:

جلیقه (جلیزقه) روی پیراهن پوشیده می‌شود که از جنس مخمل است. همچنین زنان، بازوبندی (بازی‌بند) نیز به دست می‌کنند که با مهره‌های رنگی و سنگ تزیین می‌شود. البته استفاده از آن خیلی عام نیست و بیشتر در عروسی پوشیده می‌شود.

برای پوشش پایین تنه نیز از شلواری معمولی و گیوه استفاده می‌شود.