پنل ارسال خبر
نسخه چاپی

قشقایی­ها از کجا آمده ­اند؟

سولماز نادریان (1)

کشور ایران به علت موقعیت جغرافیایی خاص خود، همیشه پل ارتباطی بین شرق و غرب بوده و نقش مهمی را در تاریخ خاورمیانه و سرزمینهای دیگر داشته است؛ به گونه ­ای که با پذیرش یا عدم پذیرش اقوام گوناگون در این منطقه و تاثیرگزاری در روابط اجتماعی آنان، باعث تغییر و دگرگونی­ های اساسی در تاریخ و جغرافیای ایران بزرگ و آسیا شده است. حدود ایران بزرگ در قدیم از شرق به رود سند در هندوستان از غرب به بین­ اللنهرین از شمال به آمودریا( جیحون)، ترکمنستان، دریای خزر و ماورای قفقاز و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان منتهی می شده و مساحت آن قریب به 000/600/2 کیلومتر مربع بوده است.

به این سرزمین پهناور، اقوام مختلفی وارد شده و گروهی از آن گذر کرده­ اند. گروهی از اقوامی که وارد شده و مانده­ اند قوم قشقایی بوده ­اند که طی دوره­ های گوناگون تاریخی از سرزمینهای حاشیه­ای ترکستان وابسته به ایران بزرگ به فلات ایران کوچ کرده، قرنها پیش در جنوب ایران ساکن شده­ اند.

اگر همه مفروضات جغرافیایی، تاریخی، زبانی و لغوی را که حاصل تلاش محققین است مطالعه کنیم، به این نتیجه می­رسیم که سرزمینی به نام قشقا و طایفه ­ای به اسم قشقه و رودخانه­ ای به نام قاشقا (کاشکا) و زبانی ترکی با گویش قشقه ­ای در ترکستان قدیم و ازبکستان کنونی وجود دارد. واقیعت این است که قشقایی­ها در دوره ­های مختلف به ایران وارد شده و ساکن شده اند و همیشه در قدرت سیاسی تعیین کننده و پذیرای سایر اقوام و حل کننده آنها در خود بوده است.

زبان قوم قشقایی ترکی بوده و از گذشته ­های دور، قدرت اول در استان فارس و جنوب ایران بوده ­اند. انگلیسی­ ها و پرتقالی­ ها از نام قشقایی وحشت داشته ­اند. در کتاب « فارسنامه ناصری» تالیف میرزا حسن فسایی چنین آمده است: « واژه ترکی قاچ قایی به معنی گریخته بوده است. چون ایل خلج از اراضی ممالک به خاک عراق عجم آمدند، گروهی از آنها فرار کرده در ممالک فارس توقف کرده­ اند که مردمان خلج این گروه را قاچ قایی گفته­ اند که بعد از تغییرات لفظی قشقایی شد. در « دایرۀ المعارف اسلامی» به قلم واسیلی ولادیمروویچ چنین آمده است: «مکان اصلی قشقایی­ها نامعلوم است. در زبان ترکی غربی، قاشقا به معنی خال سفید در پیشانی حیوانی مانند اسب، گوسفند، و گاو و امثال آن است. همچنین این لغت به معنی پهلوان پردل و جرئت و نترس نیز می­ باشد.»

در « تاریخ مسعودی» به قلم ظل السطان چنین آمده است: «... اتابک فارس، سعد زنگی با هزار سوار به دیدن خلیفه بغداد می­رفت. در عرض راه به قشون سلطان محمد برخورد، جنگ عظیم نمود. سلطان از شجاعت او خوشش آمد. تعدادی جنگجوی کاشغری همراه او به فارس فرستاد که بعدها با تغییر کاف و قاف قشقری گفتند که از کثرت استعمال قشقایی شدند...»

در « حقایق الاخبار» ناصری به قلم خورموجی چنین آمده است: « قشقایی از ترکمنان دشت قبچاق بوده و با اتابکان سلغری به این مرز و بوم به اتفاق آمده ­اند...» در « حبیب السیر» آمده که سرزمینی به نام قشقا در ترکستان وجود داشته است که محل آن نزدیک سمرقند و بخارا، جایی در اطراف شهر کیتاب که امروزه دوشنبه نامیده می­شود، قرار داشته که مردمان آن ترک بوده­ اند.

نظرات متفاوت و متعددی در مورد ایل قشقایی وجود دارد که محققان غیر قشقایی بر این عقیده و نظر هستند که با زبان و خط و مفاهیم کلمات و نوشته­ هایی بر روی سنگهایی که در دشت اورخون کشف شده آشنایی نداشته­ اند. اما آنچه که در مورد قشقایی با قاشقایی حقیقت دارد، این است که همان گونه که در کتب معتبری چون « دیوان الغات ترک» محمود کاشغری و کتیبه­ های دشت اورخون آمده، قایی نام یکی از قبایل بیست و چهارگانه ترکان اوغوز می­ باشد که به خاطر جنگاوری و سلحشوری، حفظ حراست امپراطوری بزرگ «گوی ترک» را بر عهده داشته­ اند و احتمالاً به دلیل « قه یه»(سنگر، قله و قلعه) ­نشینی به این نام مشهور شده ­اند. همان گونه که بهترین پرورش دهندگان اسب را «به یآت» (بیات) یا « بای آت» (بایات) نامیده ­اند یا معروفترین پرورش دهندگان گوسفند یا گله « سوری» به «بای سوری» خوانده ­اند.

قایی یکی از نوادگان اخوغوز یا اغوزخان از نوادگان حضرت نوح است که به مراتب قوی­تر، باهوش­تر و  جسورتر از دیگر برادران و دیگر اقوام خود بوده به همین خاطر به شغل سپاهی­ گری مشغول و برای خود قشون و سربازانی گردآوری کرده و به لشکرکشی و کشورگشایی می­پرداخته­ است و همچون سپاهیان قدیم، نیروهای خود را به جناح راست(ساق قایی)، جناح چپ( سول قایی) و جناح پیش قراول(قاشقایی) تقسیم کرده بود که در اینجا قاش، به معنی  « نگین» و یا «پیشانی» است.

در کتاب « ناسخ التواریخ» آمده است: « شریف­ترین قبایل ترکان « قبیله قایی» است و بیشتر یابغوها و فرمانروایان ترک از این قبیله برخاسته اند.»

نویسنده « قابوسنامه» نیز قبیله قایی را در چنگاوری سرآمد قبایل ترک نام برده است. بر اساس مستندات تاریخی، ساق قایی یا جناح راست با تغییر ق به ک، ساک کایی و بعدها سکایی نامیده شد و در شرق ایران زمین مستقر شده ­اندکه محل سکونتشان، سکستان یا سگستان، ساکنین آن سکازی یا سگزی نامیده می­شود. همان گونه که اسفندیار در نبرد با رستم چنین طعنه می­زند:

فراموش کردی تو سگزی مگر              کمان و بر مرد پرخاشخر

و بعد از ورود اعراب به ایران، با تبدیل حرف گ به ج، سجستان و بعدها سیستان خوانده شد. سول قایی­ها به مرور سول غوری(سلغری)، سول جوقی(سلجوقی) نامیده شدند که قبل از خوارزمشاهیان مدتی در ایران تشکیل حکومت داده­ اند و پس از مهاجرت به آناتولی، امپراطوری عثمانی را به وجود آوردند.

اما قسمت مرکزی قایی و فرماندهان آن یعنی قاشقایی در نقاط مختلف آسیا و اروپا پراکنده شدند و گاهی به قره قایی لی( قره قویونلو) آق قایی لی( آق قویونلوها)  ده ده قایی­لی، علی قایی­لی، شایی­لی و شایی و لفظ قاشقایی به صورت کاشکایی، کشانی،کاشانی، کشکایی­لی (کشکولی امروز) در نقاط و ادوار مختلف ظاهر شده ­اند.

سعید نفیسی در کتاب « تاریخ معاصر ایران» می­نویسد: « گروهی از قزلباش­ ها در زمان شاه اسماعیل صفوی، برای حفظ و حراست مرزهای جنوب به فارس آمدند و با متحد کردن ایلات فارس، ایل قشقایی را به وجود آوردند.»

پیر ابرلینک فرانسوی در کتاب « کوچ­ نشینان قشقایی فارس» این نکته را تایید و می­ نویسد: در زمان شاه اسماعیل صفوی گروهی به فرماندهی فردی به نام امیر قاضی شاهیلو( شایلی) قشقایی برای گسترش مذهب تشیع به جنوب ایران و فارس آمدند و با متحد کردن دیگر قبایل چادرنشین فارس، ایل قشقایی را به وجود آوردند. لازم به ذکر است عنوان کنیم که قبایل ترک در گذشته­ های دور بیست و چهار گروه بوده که به ترکان اوغوز معروفند که همان گونه که اشاره کردیم از میان آنان قایی سرآمد بوده­ است که فردی به نام گوی ترک آنان را گردآورده و بر آنان حکومت می­ کرده است. مرکز حکومت او شهری به نام « اوتوکن» یا ( اوت کندی) بوده که در دامنه­ های آلتایی ( آل تووا)ی مغولستان  فعلی قرار داشته است. این شهر از اولین نقاطی بوده که مورد حمله خونخواران مغول بوده است.

منبع: معرفی ایل قشقایی توسط محمد نادری دره­شوری و امرالله یوسفی.


[1] . از کارآفرینان عشایر قشقایی سمیرم.