امروز : 30 دی 1403
جهش تولید با مشارکت مردم
پرچم جمهوری اسلامی ایران
FR
  • تاریخ انتشار : 1397/05/07 - 09:34
  • تعداد بازدید : 551
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه
معلم عشایری در گفت‌وگو با ایرنا:

مسائل فرهنگی مانع اصلی ادامه تحصیل دختران عشایری

مقداد باقرزاده گفت: مسائل مختلفی مانع تحصیل دختران عشایری است اما مسائل فرهنگی بیش از دلایل دیگر قابل لمس است.

خبرگزاری ایرنا ـ مقداد باقرزاده، معلم دانش آموزان عشایر و مناطق محروم مرزی است که با توجه به مؤلفه‌های فرهنگی و اجتماعی با دانش‌‌آموزان برخورد می‌کند. این معلم عشایری در گفت‌وگو با ایرنا می‌گوید: مسائل مختلفی مانع تحصیل دختران عشایری است اما مسائل فرهنگی بیش از دلایل دیگر قابل لمس است.


 


متن گفت‌وگوی خبرنگار ایرنا با وی را در ادامه می‌خوانید:



ایرنا: کجا درس خواندید؟ چطور با مدارس عشایری آشنا شدید و چرا تصمیم به تدریس در این مدارس گرفتید؟


ـ دانشگاه تربیت معلم درس خواندم و پنج سال در یک روستای مرزی بین ایران و ترکمنستان تدریس کردم. حالا یک سالی می‌شود که به مدرسه عشایر رفته‌ام. اوایل، کار برایم سخت بود، اما از سال دوم و سوم به بعد می-توانستم به مدرسه‌ای نزدیک خانه‌ام بروم. چیزی که باعث ماندنم شد فضای آنجا و علاقه‌ام به بچه‌ها بود.


 


همچنین دوستانی هم دارم که معلم عشایر هستند و از گفته‌های آن‌ها متوجه کمی و کاستی‌های زیاد در بین عشایر شدم. فضای مجازی این فرصت را در اختیار همه گذاشته که بتوانند فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی خود را به همگان نشان دهند و من هم از این فرصت استفاده کردم. علاقه‌ام به ماندن و بودن در بین کودکان و نوجوانان عشایری آنقدر زیاد بود که سال تحصیلی گذشته درخواست انتقالی دادم و معلم عشایر شدم و همراه عشایر خراسان شمالی به گلستان کوچ کردم. امسال هم تصمیم به ماندن و خدمت به مدرسه عشایر دارم


 


ایرنا: مشکلات و کمبودهای آنها در مناطق محروم چیست و چه امکاناتی نیاز دارند؟


ـ نخستین قدم، ترمیم موضوعات فرهنگی است؛ یکی از مشکلاتی که در مناطق محروم و عشایری عیان بوده، بحث ادامه تحصیل دختران است. در این سال‌ها دانش‌آموزان دختری داشتم که زرنگ بودند، اما تا پایه ششم بیشتر درس نخواندند. برای این مسأله کارهای زیادی انجام دادیم و تا آنجا که توانستیم سعی کردیم خانواده‌ها را راضی کنیم، ولی هنوز برخی خانواده‌‌ها معتقدند دختر درس نخواند و تا ششم کافی است.


امکانات مدارس روستاها چندان بد نیستند. ولی مدارس عشایر جا برای کار زیاد دارند. وضع مدرسه خودم بد نبود، ما یک کانکس سیار داشتیم، اما بعضی مدارس در برف و بارندگی زمستان در یک چادر هستند. بعضی مدارس در وسایل اولیه مثل بخاری و تخته‌ سیاه و... مشکل دارند. اما بعضی مدارس روستایی امکانات بسیار خوبی داشتند


 


ایرنا: آموزش‌های فعلی تا چه حد نیازهای بچه‌ها را برطرف می‌کند؟ آیا آن‌ها را برای ادامه تحصیل ترغیب می‌کند؟


ـ مشکل این است که مجبوریم کتاب و محتوای درسی که در مدارس تهران، تدریس می‌شود را در چند پایه برای عشایر تدریس کنیم و دقیقاً همان توانایی و خروجی را از بچه‌های عشایر می‌خواهیم. بحثم این نیست که بچه‌های عشایر توانایی پایینی دارند. هم‌زمان پنج پایه در یک کلاس داریم و خیلی سخت است که بخواهیم همان محتوای درسی را به دانش‌آموزانی که دوزبانه هستند و زبان اصلی آنان فارسی نیست، تدریس کنیم.


معلمان عشایر سعی می‌کنند در کنار محتوای درسی، مهارت هم به دانش‌آموزان بیاموزند. مثلاً مهارت‌های بافتنی و عروسک‌سازی با فیلم‌های آموزشی به بچه ها یاد می‌دهیم تا آنها را راغب کنیم یاد بگیرند.


بچه‌ها علاقه‌مند به ادامه تحصیل هستند، اما یک‌سری حفظیات و اصولی را به بچه‌ها آموزش می‌دهیم که به درد دانش‌آموزان نمی‌خورد. خوب است بتوانیم محتوای کتاب درسی را با فرهنگ و اصول منطقه بومی‌سازی کنیم تا بچه‌ها راغب‌تر شوند. مثلاً زمانی که دروس اجتماعی مرتبط به عشایر را توضیح می‌دهم؛ چون بچه‌‌ها آن را لمس کرده و دیده‌اند با جان و دل گوش می‌دهند، ولی زمانی که از فضاها و امکانات شهری صحبت می‌کنم بچه‌ها چون هیچ شناختی از این مطالب ندارند، سؤال است برایشان که معلم چه می‌گوید. اگر بتوان کاری کرد که این دروس که البته با فرهنگ هر منطقه بومی‌سازی شود، بازده کار خیلی بیشتر می‌شود.


 


ایرنا: در آموزش‌هایتان چقدر سعی می‌کنید به دو زبانگی پایبند باشید تا این کودکان در کنار فراگیری زبان مادری، زبان فارسی را هم یاد بگیرند؟


ـ زمانی که در روستای ترکمن‌نشین لب مرز بودم، چون از بچگی در خانواده‌ها به زبان مادری صحبت شده بود بچه‌ها با یکدیگر به زبان محلی حرف می‌زدند و تنها با معلم به زبان فارسی صحبت می‌کردند. از این نظر که زبان مادری‌شان فراموش شود، اصلاً چنین امکانی وجود ندارد. کار دشوار این است که چطور زبان فارسی را به بچه‌ها آموزش دهیم. بچه‌های کلاس اول، روز اولی که آمدند اصلاً فارسی بلد نبودند. وقتی می‌پرسیدم اسمت چیست، متوجه نمی‌شدند. اینجا چون معلم‌ها به زبان محلی تسلط دارند تا زمانی که بچه‌ها راه بیفتند به زبان محلی آموزش می‌دهند و بعد از مدتی بچه‌ها فارسی یاد می‌گیرند. خیلی از بچه‌ها چیزهای بسیار ساده در کتاب درسی را نمی‌شناسند، بعد که به زبان محلی می‌گوییم کم‌کم یاد می‌گیرند. مشکل ما فارسی صحبت کردن است که آن با فیلم و آموزش کم‌کم بهتر می‌شود


 


ایرنا: روش‌هایی که برای تدریس متناسب با موقعیت فرهنگی و اجتماعی استفاده می‌کنید را شرح دهید.


ـ با بچه‌ها صمیمی هستم که احساس راحتی کنند. اما در کلاس چارچوب و قواعد خود را دارم. چون کلاس ما چند پایه است، معمولاً از بچه‌های پنجم و ششم کمک می‌گیرم. این‌طور نیست که در یک ساعت بتوانم به هر پنج پایه درس بدهم به‌همین خاطر یکی از پایه‌ها را معمولاً محور قرار می‌دهم. به پایه‌های دیگر تکلیف می‌دهم تا انجام دهند. پایه محور هر ساعت عوض می‌شود، در کلاس چند پایه معلم استراحت و زنگ تفریح ندارددوست دارم کلاس درس در طبیعت و کاربردی باشد و نمی‌خواهم بچه‌ها را به چارچوب کلاس درس مجاب کنم. بدین‌ترتیب برای بچه‌ها شیرین‌تر و لذت‌بخش‌تر است. در مجموع اگر بخواهم خلاصه کار یک معلم عشایر را بگویم از هشت صبح که وارد کلاس درس می‌شود تا ساعت خروج، اگر معلم بخواهد واقعاً کار کند، وقت کم می‌آورد.


 


ایرنا: از لذت‌های کار کردن برای بچه‌های عشایری بگویید. حمایت‌تان را تا کجا می‌خواهید ادامه دهید؟


ـ با کمک مردم توانستیم برای 6 هزار دانش‌آموز محروم مدارس مناطق عشایری امکانات دائمی فراهم کنیم. مردم لطف کردند وسایل آموزشی مختلف مثل کیت آموزشی علوم، ریاضی، لپ‌تاپ و ویدیو پرژکتور را در بعضی مدارس فراهم کردند.


 


ما معلمان عشایر می‌توانیم انتخاب کنیم که در مناطق عشایری تدریس کنیم یا در شهر. من امسال هم در میان عشایر می‌مانم. بودن در کنار این بچه‌ها آنقدر ذوق دارد که شب‌ها به امید این‌که صبح پیش بچه‌ها بروم تدریس کنم، می‌خوابم. باوجود تمام خستگی‌های بعد از کلاس واقعاً از کار لذت می‌برم. به‌چیزی که می‌خواستم رسیدم و امیدوارم خدا کمک کند تا بتوانم به این بچه‌ها خدمت کنم.


 


گفت‌وگو: مهدی نجفی‌خواه


 


 


 


 

کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

تنظیمات قالب